آیا انسان با سیر و سلوک می تواند به وحی برسد

پرسش : آیا انسان با کشف و شهود و سیر و سلوک مى‏تواند به وحى برسد؟
پاسخ : «وحى» در لغت داراى معانى مختلف است؛ از جمله: اشاره، کتابت، نوشته، رساله، پیغام، سخن پوشیده و اعلام در خفاV}لسان‏العرب، ج 15، ص 380.{V. این واژه در قرآن کریم در چهار مورد به کار رفته است: اشاره پنهانى،V}مریم (19)، آیه 13.{V هدایت غریزى‏V}نحل (16)، آیه 68 – 69.{V، سروش غیبى (الهام)V}قصص (28)، آیه 7؛ طه (20)، آیه 37 – 40.{V و وحى رسالى.V}شورى (42)، آیه 7.{V این واژه در اصطلاح دو کاربرد دارد: یکى عام و دیگرى خاص. «وحى» به معناى عام، سخن پوشیده و اعلام در خفا است که در همه موجودات – اعم از حیوان، جماد، انسان و شیطان – وجود دارد. معناى عام وحى، نوعاً همان معناى لغوى وحى است. در معناى خاص، وحى معرفتى است که به صورت ویژه بر پیامبران و معصومان القا مى‏شود. این فقط مختص رسولان و امامان«علیهم السلام» است؛ نه غیر آنان.V}جامع‏الاسرار و منبع‏الانوار، ص 454.{V بر این اساس اگر مقصود از وحى؛ معناى عام آن باشد، بلى، انسان با کشف و شهود و سلوک معنوى، مى‏تواند به مقام سروش غیبى برسد که از آن به الهام و گاه به کشف معنوى تعبیر مى‏شود. اما اگر مراد، وحى به معناى خاص آن باشد، خیر؛ زیرا صرف سلوک معنوى آدمى را به مقام انبیا و ائمه«علیهم السلام» نمى‏رساند و چنان معرفتى براى وى حاصل نمى‏شود؛ زیرا: T}یکم. {T وحى آن نوع شناخت و دریافت معارف و قوانین تشریعى جامع و بى‏بدیل است که از سوى آفریدگار عالم – با توجه به آگاهى از سیستم وجود انسان و نیازهاى گوناگون حیات مادى و روحانى او – در تمام مراحل مختلف زندگى افاضه مى‏شود و جهت راهبرد هماهنگ و معقول جامعه انسانى، در روند حیات فردى و جمعى است. در حالى که محتواى مکاشفه‏اى که از سلوک معنوى به دست مى‏آید، اغلب ناقص و یک جانبه است و براهین اطمینان بخش براى صاحب کشف و دیگران ندارد. علاوه بر آنکه وحى ناظر به سعادت همگان است؛ در حالى که کشف عرفانى محض، در صدد رفع مشکل صاحب کشف است. T}دوم.{T در وحى خاص، پیامبر، فرشته (که واسطه پیام است) را مى‏بیند؛ ولى در وحى عام اگر حامل پیام فرشته باشد، سالک او را مشاهده بصرى نمى‏کند. T}سوم.{T نبى باید شهود خویش را به دیگران گفته و آن را تبلیغ کند؛ ولى براى سالک چنین شرطى وجود ندارد.V}این موارد با استفاده از منابع ذیل استخراج شده است: عرفان نظرى، ص‏366؛ مفاتیح الغیب، ص‏338؛ شرح مقدمه قیصرى، ص 590 و 591؛ شرح فصوص الحکم، ص‏111؛ مبانى نظرى تجربه دینى، ص 154 – 159؛ تحلیل وحى از دیدگاه اسلام و مسیحیت، ص‏52 – 72.{V T}چهارم.{T وحى، مقامى اعطایى است که خداوند افاضه فرموده و تحت مشیت و اراده او قرار دارد؛ امّا در مکاشفه، سالک هر چند حقایق عوالم غیب را دریافت مى‏دارد؛ ولى این «آخذاً من الله» و از طریق اعطا نیست. بنابراین انسان با سلوک معنوى، نمى‏تواند به وحى – به معناى خاصّ آن – دست یابد؛ گرچه به وحى به معناى عام آن نایل شود.

دکمه بازگشت به بالا