آیا عاشق شدن گناه است؟

پرسش : آیا عشق گناه است؟ برای درک معشوق حقیقی چه باید کرد؟
پاسخ : عشق به جنس مخالف تا هنگامى که در حد احساس قلبى است و منجر به ابراز و روابط نامشروع نشده است از نظر اسلام حرام و مردود نیست؛ ولى باید توجه داشت انسان ممکن است به دو صورت عاشق کسى شود: 1- عشقى که ریشه در جمال معنوى و کمالات معشوق دارد. 2- عشقى که ریشه در شهوت دارد؛ یعنى در اثر غلیان و طوفان شهوت ایجاد مى‏شود و ریشه‏هاى فیزیولوژیکى و بدنى دارد. عشق به جنس مخالف، در اغلب موارد از نوع دوم است و آتشى است که خیلى زود با ارضاء شهوت، خاموش مى‏شود و ناشى از تحریک قوه خیال توسط کیفیات فیزیکى بدن است. این عشق حتى اگر منجر به ازدواج شود، اساس خانوادگى محکمى را بنیان نمى‏هد؛ زیرا به محض وصال و پاره شدن پرده خیالات، سرد و خاموش مى‏شود و در بسیارى از موارد انسان احساس خسارت مى‏نماید؛ چون عشق موجب مى‏شود آدمى از عیوب معشوقش غافل شود. به هر صورت وجود چنین عشقى در قلب یک جوان بسیار خطرناک است، زیرا عواقب سوئى را پى خواهد داشت از قبیل ناراحتى فکرى و افت تحصیلى، آلوده شدن به گناه و روابط جنسى نامشروع، آبروریزى و هتک حیثیت اجتماعى و در صورت شکست و عدم وصال گاهى منجر به بیمارى‏هاى روانى و بدنى و یا حتى دیوانگى و خودکشى مى‏شود. براى آگاهى بیشتر ر.ک: 1- اخلاق جنسى، شهید مطهرى، ص 86 – 76. 2- جاذبه و دافعه، شهید مطهرى، ص 46. 3- فلسفه اخلاق، شهید مطهرى، ص 99. 4- فطرت، شهید مطهرى، ص 95 – 91. محبت و عشق به خدا دو راه دارد: 1- راه نظرى؛ در محبت، علم و شعور نهفته است و تا زمانى که انسان نسبت به چیزى شناخت پیدا نکند، آن را دوست نمى‏دارد. 2- راه عملى؛ حضرت على(ع) نیز مى‏فرمایند: «اگر خدا را دوست مى‏دارید محبّت دنیا را از قلب‏هایتان خارج کنید»، V}(میزان‏الحکمه، ج2، ص 228، ر 3167).{V عبدالرزاق کاشانى (شارح کتاب منازل السائرین) مى‏نویسد: «عشق و محبّت به محبوب اقتضا مى‏کند وصال را، و وصال میسّر نمى‏شود مگر به بذل روح، و انس به جمال هم اقتضا مى‏کند که قلب از التفات به غیر او ممنوع شود. پس افراد محبّ وقتى در محبّت صادق‏اند که قلبشان تعلق به محبوب داشته باشد»، V}(شرح منازل السائرین، ص 168){V. V}(براى مطالعه بیشتر ر.ک: محمدرضا کاشفى، آیین مهرورزى، صص 77 ـ 83).{V براى توضیح بیشتر در این باره توجه شما را به مطالب زیر جلب مى‏کنیم. اگر کسى بخواهد عاشق خداوند واولیاى او شود کافى است مقدارى از حجاب‏هاى دل خویش را کنار بزند و چشم دل را باز کند و مقدارى از آن همه نعمت‏هاى گوناگونى که خداوند به او داده است را ملاحظه نماید. آدمى اگر به خود و اطرافش نگاه کند، خواهد فهمید که غرق در نعمت‏ها و الطاف خداوند است.او با مهربانى تمام و با کمال بذل و بخشش و جود و کرم و در عین حال با چشم‏پوشى از بسیارى از بدى‏ها و ناسپاسى‏هاى انسان، مشغول تدبیر امور و اداره تمامى شؤون زندگى او است. اگر کارى کنیم که از خواب غفلت بیدار شویم، خود را غرق در محبت‏هاى خداوند و اولیاى او خواهیم دید. بعد از دیدن این احسان قلبا به اعطا کننده آن علاقه‏مند شده و خود را مدیون او خواهیم دید و علاقه و محبتمان نسبت به او افزون خواهد شد و اندک اندک و با گذشت زمان عشق به معبود پیدا خواهیم کرد. پس راه عاشق خدا شدن درک محبت‏ها و خوبى‏هاى او است که جز با رفع حجاب‏هاى درونى میسّر نمى‏گردد. امورى که مى‏توانند در رفع این حجاب‏ها مؤثر باشند، عبارت است از: 1- تفکر در صفات خداوند، 2- مطالعه کتاب‏هاى اعتقادى، 3- سخن گفتن فراوان با او چه در قالب ادعیه و مناجات‏هایى که از اهل بیت رسیده و چه به صورت درد دل‏هاى صمیمى با او، 4- شرکت دادن او در امور روزمرّه زندگى به طورى که هیچ کارى را بدون خواست و جلب توجه او انجام ندهیم، 5- مطالعه زندگى‏نامه و شرح حال عرفا و سالکان طریق و علمایى که سالیان سال عمر خویش را در این مسیر سپرى نموده‏اند، 6- به زیارت آنها رفتن (در مورد امامان و اولیاء)، 7- هدیه دادن مثلاً عمل خیرى مثل نماز و روزه و صدقه را انجام دهد و عمل را به آن ولی خدا به عنوان تحفه‏اى گرچه ناقص اهدا نماید.

دکمه بازگشت به بالا