درس هشتم: حدیث ثَقَلین و سفینه نوح

اسناد حدیث ثقلین

یکى از احادیث معروف و مشهور میان علماى سنّت و شیعه «حدیث ثقلین» است.

این حدیث را گروه عظیمى از صحابه، بلاواسطه از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل کرده اند، و بعضى از علماى بزرگ راویان حدیث را بالغ بر سى تن از صحابه مى دانند.[1]

گروه کثیرى از مفسران و محدثان و مورّخان آن را در کتب خود آورده اند، و روى هم رفته در تواتر این حدیث نمى توان تردید کرد.

عالم بزرگوار سید‌هاشم بحرانى در کتاب «غایه المرام» این حدیث را با 39 سند از دانشمندان اهل سنّت و با 80 سند از علماى شیعه نقل کرده است، و میرحامد حسین هندى عالم بزرگوار دیگر تحقیق و تتبّع بیشترى در این زمینه به عمل آورده، و از حدود 200 نفر از علماى اهل سنّت این حدیث را نقل کرده و تحقیقات خود را پیرامون این حدیث در 6 جلد کتاب بزرگ جمع آورى کرده است!

از جمله افراد مشهورى که آن را نقل کرده اند: ابوسعید خدرى، ابوذر غفارى، زید بن ارقم، زید بن ثابت، ابورافع، جبیر بن مطعم، خدیفه، ضمره اسلمى، جابر بن عبدالله انصارى و ام سلمه را مى توان نام برد.

اصل حدیث به گفته ابوذر غفّارى چنین است: «او در حالى که در خانه کعبه را گرفته بود رو به سوى مردم کرده چنین مى گفت من از پیامبر مى شنیدم که مى فرمود: انى تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتى و انهما لن تفترقا حتّى یردّا على الحوض!، «من در میان شما دو یادگار گرانبها مى گذارم: قرآن و خاندانم و این دو هرگز از هم جدا نمى‌شوند، تا هنگامى که در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند، پس بنگرید و ببینید چگونه سفارش مرا درباره این دو رعایت مى کنید؟»[2]  این روایت در معتبرترین منابع اهل سنّت از قبیل «صحیح ترمذى» و «نسائى» و «مسند احمد» و «کنزل العمال» و «مستدرک حاکم» و غیر آن نقل شده است. در بسیارى از متون روایت تعبیر به «ثقلین» (دو چیز گرانمایه) و در بعضى تعبیر به «خلیفتین» (دو جانشین) آمده است. که از نظر مفهوم چندان تفاوتى با هم ندارد. جالب توجّه این که: از احادیث مختلف اسلامى استفاده مى‌شود که این روایت را پیامبر(صلى الله علیه وآله) در موارد مختلف به مردم گوشزد کرده است: در حدیث «جابر بن عبدالله انصارى» مى خوانیم که در سفر «حج» روز عرفه فرمود. در حدیث «عبدالله بن حنطب» مى خوانیم که در سرزمین «جحفه» (محلى است میان مکّه و مدینه که بعضى از حاجیان از آن جا احرام مى بندند) بیان کرد.

در حدیث «ام سلمه» مى خوانیم که آن را در غدیر خم فرمود.

درپاره‌اى از احادیث آمده که در آخرین روزهاى عمر مبارکش در بستر بیمارى بیان کرد.

و در حدیثى دارد روى منبر، در مدینه بیان فرموده.[3]

حتى طبق روایتى که دانشمند معروف اهل سنّت «ابن حجر» در کتاب «صواعق المحرقه» از پیامبر نقل مى‌کند مى خوانیم: پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) بعد از بیان این حدیث دست على را گرفت و بلند کرد و فرمود: «این على با قرآن است و قرآن با على، از هم جدا نمى‌شوند تا در کنار کوثر بر من وارد گردند».[4]

و به این ترتیب روشن مى‌شود که پیامبر(صلى الله علیه وآله) به عنوان یک اصل اساسى روى این مسئله بارها تکیه و تأکید داشته است، و از هر فرصتى براى بیان این حقیقت سرنوشت ساز استفاده مى‌کرده تا هرگز به دست فراموشى سپرده نشود.

محتواى حدیث ثقلین

در این جا چند نکته قابل ملاحظه است:

  1. معرّفى قرآن و عترت به عنوان «دو خلیفه» یا «دو چیز گرانمایه» دلیل روشنى است بر این که مسلمانان باید هرگز دست از این دو برندارند، مخصوصاً با این قید که در بسیارى از روایات آمده که مى‌فرماید: «اگر این دو را رها نکنید هرگز گمراه نخواهید شد.» این حقیقت به صورت مؤکّدترى ثابت مى‌شود.
  2. قرار گرفتن قرآن در کنار عترت و عترت در کنار قرآن دلیل بر این است که همان گونه که قرآن هرگز دستخوش انحراف نخواهد شد، و از هر گونه خطا مصون و محفوظ است عترت و خاندان پیامبر نیز داراى مقام عصمت مى‌باشد.
  3. در بعضى از این روایات تصریح شده که من در روز قیامت از شما درباره طرز رفتارتان‌بااین‌دویادگار بزرگ بازخواست مى کنم که ببینم عملکرد شما چگونه بوده است؟
  4. بدون شک «عترت و اهل بیت» را هر گونه تفسیر کنیم على(علیه السلام) از بارزترین مصداق‌هاى آن است، و به حکم روایات متعددى، او هرگز از قرآن جدا نشد و قرآن نیز از او جدا نگردید. علاوه بر این، در روایات متعدّدى مى خوانیم که به هنگام نزول آیه «مباهله» پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)على و فاطمه و حسن و حسین(علیهم السلام) را صدا زد و فرمود: «اینها اهل بیت منند».[5]
  5. گرچه مسائل مربوط به قیامت براى ما که در چهار دیوار این جهان محصور هستیم دقیقاً روشن نیست، ولى به گونه اى که از روایات استفاده مى‌شود منظور از «حوض کوثر» نهر مخصوصى است در بهشت با مزایاى بسیار، که ویژه مؤمنان راستین و مخصوص پیامبر و ائمه اهل بیت و پیروان مکتب آنهاست.

از مجموع آنچه گفتیم روشن مى‌شود که مرجع امت و رهبر مسلمین بعد از پیامبر على(علیه السلام) و بعد از او نیز امامانى از این خاندان است.

حدیث سفینه نوح

از تعبیرات جالبى که از پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) در کتاب‌هاى اهل سنّت و شیعه نقل شده چیزى است که در حدیث معروف «سفینه نوح» آمده است. در این حدیث ابوذر مى‌گوید: پیامبر(صلى الله علیه وآله) چنین فرمود: «الا ان مثل اهل بیتى فیکم مثل سفینه نوح، من رکبها نجى و من تخلف عنها غرق!; خاندان و اهل بیت من همچون کشتى نوحند که هر کس از آن استفاده کرد نجات یافت، و هر کس از آن جدا شد غرق شد».[6] این حدیث که از احادیث مشهور است لزوم پیروى مردم را از على (علیه السلام) و خاندان پیامبر(صلى الله علیه وآله) بعد از رحلت آن حضرت نیز مؤکّداً بیان مى دارد.با توجه به این که کشتى نوح تنها پناهگاه و وسیله نجات به هنگام وقوع آن طوفان عظیم و عالم گیر بود، این حقیقت مسلم مى‌شود که امت اسلام در طوفان‌هایى که بعد از پیامبر(صلى الله علیه وآله) وزیدن گرفت، تنها راهشان تمسک جستن‌به‌ذیل ولاءِ اهل بیت پیامبر(صلى‌الله‌علیه‌وآله) بوده وهست. فکرکنیدوپاسخ دهید:

1. محتواى ‌حدیث‌ ثقلین‌‌چیست؟‌وچه‌امتیازاتى‌رابراى‌اهل‌بیت(علیه‌السلام) ‌ثابت‌ مى‌کند؟

2. حدیث ثقلین را چه کسانى نقل‌کرده اند؟

3. «ثقلین» چه معنى دارد و آیا تعبیر دیگرى نیز به جاى آن در احادیث آمده است؟

  4. پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) آن را در چه مواردى فرمود؟

5. حدیث سفینه نوح را از نظر سند و محتوى بیان کنید.

منبع : سایت حوزه آنلاین برگرفته از کتاب 50 درس اعتقادی برای جوانان

پی نوشت ها

[1] سیره حلى، ج 33، ص 308.

[2] نقل از جامع ترمذى، طبق نقل ینابیع الموده، ص 37.

[3] المراجعات، ص 42.

[4] الصواعق المحرقه، ص 75.

[5] مشکوه المصابیح، ص 568 (چاپ دهلى) و ریاض النفره، ج 2، ص 248 (به نقل از مسلم و ترمذى).

[6] مستدرک حاکم، ج 3، ص 151.

دکمه بازگشت به بالا