درس دهم: بهشت و دوزخ و تجسّم اعمال
بسیارى از خود مى پرسند آیا عالم پس از مرگ درست مانند این جهان است، یا با آن تفاوتهایى دارد؟ نعمتهایش، کیفرهایش و خلاصه نظام و قوانینى که بر آن حاکم است همانند این جهان مىباشد؟در پاسخ باید با صراحت گفت: شواهد بسیارى در دست داریم که نشان مىدهد آن جهان با این جهان فرق بسیار زیادى دارد، تا آنجا که آنچه از قیامت در این جهان مىدانیم همانند شبحى است که از دور مى بینیم.
بهتر این است از همان مثال «جنین» استفاده کنیم: همان قدر که میان «عالم جنین» با این «دنیا» فاصله است، میان این «جهان» با «جهان دیگر» فاصله وجود دارد، یا بیشتر.
اگر بچّه اى که در عالم جنین قرار دارد عقل و هوش مى داشت و مى خواست تصویر صحیحى از دنیاى بیرون، از آسمان و زمین، ماه و خورشید و ستارگان، کوهها و جنگلها و دریاها، داشته باشد، مسلماً به هیچ وجه نمى توانست.
براى کودکى که در عالم جنین است و جز محیط بسیار محدود شکم مادر را ندیده، ماه و خورشید و دریا و امواج و طوفان و نسیم و گلها و زیبایىهاى این جهان اصلا مفهومى ندارد، تمام کتاب لغت او در چند کلمه خلاصه مىشود، و هرگاه کسى از بیرون شکم مادر فرضاً بتواند با او سخن بگوید هرگز نمى تواند مفهوم سخنان او را درک کند.
تفاوت محدودیّت این جهان با وسعت جهان دیگر به همین نسبت یا بیشتر است، بنابراین ما هرگز قادر نخواهیم بود از نعمتها و مواهب جهان دیگر و بهشت برین، آنچنان که هست، باخبر شویم.
لذا در حدیثى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) مى خوانیم: «فیها ما لا عین رأت ولا اذن سمعت و لا خطر على قلب بشر; در بهشت نعمتهایى است که هیچ چشمى ندیده، هیچ گوشى نشنیده، و به مغز کسى خطور نکرده است»![1]
و قرآن مجید همین معنى را با بیان دیگرى بازگو مىکند: (فلا تعلم ما اخفى لهم من قره اعین جزاءً بما کانوا یعلمون);[2] «هیچ کس نمى داند چه نعمتهایى که موجب روشنى چشمهاست در آنجا براى او پنهان داشته شده، نعمتهایى که پاداش اعمالى است که انجام مى دادند».
نظامات حاکم بر آن جهان نیز تفاوت زیادى با این جهان دارد مثلا: در دادگاه قیامت گواهان اعمال انسان دست و پاى او، و پوست تن او، و حتّى زمینى که بر آن گناه یا ثواب کردند مىباشد: (الیوم نختم على افواههم و تکلمنا ایدیهم و تشهد ارجلهم بما کانوا یکسبون);[3] «امروز بر دهان آنها مهر مى نهیم و دستها و پاهاى آنها کارهایى را که انجام مى دادند بازگو مى کنند»!
البته یک روز تصوّر این مسائل مشکل بود، امّا با نمونههایى که با پیشرفت علوم، از ضبط صحنهها و ضبط اصوات مشاهده مىکنیم دیگر جاى تعجّب نیست.
به هر حال گرچه درباره نعمتهاى جهان دیگر تنها شبحى از دور مى بینیم و به وسعت و اهمیّت و ویژگى آن نمى توانیم واقف شویم امّا این قدر مىدانیم که نعمتهاى آن جهان – و همچنین کیفرهایش – هم جنبه جسمانى دارد هم روحانى، چرا که معاد داراى هر دو جنبه است و طبعاً باید پاداش و کیفر نیز دو بعدى باشد. یعنى همان گونه که در بعد مادى و جسمانى مىفرماید: (و بشر الذین آمنوا و عملوا الصالحات ان لهم جنات تجرى من تحتها الانهار… و لهم فیها ازواج مطهره و هم فیها خالدون);[4] «به کسانى که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند بشارت ده که براى آنها باغهایى از بهشت است که نهرها از زیر درختانش جارى است… و همسرانى پاکیزه دارند و جاودانه در بهشت خواهند ماند».
درموردنعمتهاى معنوى نیزچنین مىگوید: (ورضوان من الله اکبر);[5] «خشنودى خدا ورضایتپروردگار کهشامل حالبهشتیانمىشود ازهمه این نعمتها برتر و بالاتر است!»
آرى بهشتیان از این احساس که خدا از آنها راضى است و پروردگارشان آنان را پذیرفته است چنان احساس شادى و لذّت مى کنند که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. در مورد دوزخیان نیز علاوه بر آتش و عذابهاى جسمانى خشم و غضب پروردگار و ناخشنودى خداوند که شامل حال آنهاست از هر شکنجه اى بدتر است.
تجسم اعمال:
قابل توجّه این که از آیات بسیارى از قرآن استفاده مىشود که در رستاخیز اعمال ما زنده مىشود، و در صورتهاى مختلفى با ما خواهد بود، و یکى از بخشهاى مهم پاداش و کیفر همین تجسّم اعمال است.
ظلم و بیدادگرى به شکل ابرى سیاه و ظلمانى اطراف ما را فرا خواهد گرفت، چنان که در حدیثى از پیامبر(صلى الله علیه وآله):
«ایّاکم و الظلم فانّ الظلم عندالله هو الظلمات یوم القیامه»[6]
«اموال نامشروع یتیمان به صورت شعلههاى آتش ما را فرو مى گیرد».[7]
«و ایمن به صورت نور و روشنایى اطراف ما را روشن مىکند».[8]
«رباخوارانى که با عمل زشت و ننگین خود تعادل اقتصادى جامعه را برهم زده بودند همچون بیماران مصروعى خواهند بود که به هنگام برخاستن قادر به حفظ تعادل خود نیستند گاهى زمین مى خورند و گاه بر مى خیزند».[9]
«اموالى که محتکران و بخیلان ثروت اندوز روى هم گذاردند و حقوق محرومان از آن نپرداختند طوق سنگینى بر گردن آنها مىشود، به گونه اى که قدرت بر حرکت نخواهند داشت».[10] و همچنین سایر اعمال هر کدام به صورت مناسبى مجسّم مى گردد.
مىدانیم علم و دانش امروز مىگوید چیزى در جهان نابود نمىشود ماده و انرژى دائماًتغییرشکل و صورت مىدهد. بى آن که هرگز از بین برود، افعال و اعمال ما که از این دوخارجنیستندبهحکم اینقانونبهطور جاودانى مى مانند، هر چند شکل آنها عوض شود.
قرآن مجید در عبارت کوتاه و تکان دهنده اى درباره قیامت مىگوید: (و وجدوا ما عملوا حاضراً);[11] «مردم اعمال خود را در آنجا حاضر مى بینند».
ودرواقعهرچه مىکشند از دست اعمال خود مى کشند، و لذا بلافاصله در ذیل همان آیه مى افزاید: (ولا یظلم ربک احدا); «خداى تو به هیچ کس ظلم و ستم نمىکند».
در جاى دیگر قرآن درباره روز قیامت مى خوانیم (یومئذ یصدر الناس اشتاتاً لیروا اعمالهم);[12] «مردم در آن روز گروه گروه محشور مىشوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود».
(فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره و من یعمل مثقال ذره شراً یره); «هر کس به اندازه سنگینى ذره اى کار نیک انجام داده آن را خواهد دید و هر کس به اندازه سنگینى ذره اى کار بد انجام داده او نیز آن را مشاهده خواهد کرد».[13] دقّت کنید که مىگوید خود آن اعمال را خواهد دید. توجّه به این حقیقت که اعمال ما از کوچک و بزرگ، نیک و بد، در این جهان ثابت و محفوظ مى ماند و از بین نمى رود، و در رستاخیز همه جا با ما خواهد بود مى تواند هشدار به همگان باشد، تا در برابر زشتىها و بدىها محتاط و سخت گیر باشیم، و نسبت به نیکىها علاقه مند و وفادار.
عجیب این که امروز نیز دستگاههایى اختراع شده که مى تواند گوشه اى از این مسئله را در همین دنیا براى ما مجسّم کند:
یکى از دانشمندان مى نویسد: «امروز توانسته اند امواج صوتى کوزه گران مصرى دو هزار سال پیش را منعکس کنند، به طورى که قابل شنیدن باشد، زیرا در موزههاى مصر کوزههایى از دو هزار سال قبل باقى مانده که به هنگام ساختن آنها با چرخهاى مخصوص و به وسیله دستها امواج صوتى کارگران در بدنه کوزهها نقش بسته و امروز توانسته اند آن امواج را از نو زنده کنند به طورى که ما با گوش خود آن را بشنویم»![14]
به هر حال بسیارى از سؤالاتى که در مورد مسئله معاد و جاودانگى پاداش نیکوکاران و کیفر بدکاران در قرآن مجید آمده است با توجّه به همین «تجسّم اعمال» و با توجّه به این که هر عمل خوب و بدى در روح و جان ما اثر مى گذارد و آن اثر همیشه با ما خواهد بود، پاسخ گفته مىشود.
«پایان»
منبع : سایت حوزه آنلاین برگرفته از کتاب 50 درس اعتقادی برای جوانان
پی نوشت ها
[1] مکاتیب الرسول، ج 2، ص 152 – تفسیر المیزان، ج 16، ص 269.
[2] سوره سجده، آیه 17.
[3] سوره یس، آیه 65.
[4] سوره فصلت، آیه 21.
[5] سوره بقره، آیه 25.
[6] سوره توبه، آیه 72.
[7] وسائل، ج 6، ص 25 – بحار، ج 70، ص 303 – بحار، ج 72، ص 309.
[8] نساء، آیه 10.
[9] سوره حدید، آیه 12.
[10] سوره بقره، آیه 27.
[11] سوره کهف، آیه 49.
[12] سوره زلزال، آیه 6.
[13] سوره زلزال، آیات 7 و 8.
[14] از کتاب «راه طى شده».