اگر خداوند متعال زیبایی مطلق است چرا اجازه دیدن همه چیز را به آدم نمی دهد؟
[ad_1]
آن چه محور اصلىِ استدلالتان در این پرسش است این است که پس از اذعان به ارتباط عالم به خدا و جلوهى حق بودنِ آفرینش و پرتوى از حُسن و زیبایى بودن پدیدهها، این تلازم را به دست آوردهاید که پس در این صورت مىتوانم خیلى راحت به تمام پدیدهها (مخصوصاً زیبائىها) نگاه کنم، چون در واقع این نگاه به نشانهها و تجلّىهاى رنگارنگ و متنوّع خدا در عالَم است. و آن گاه که با خطّ و نشانهاى محدودیتساز دین در مورد این نگاهها برخورد مىشود، تعجّب کرده و مىگوید:
1ـ چرا خداوند متعال، نگاه به خیلى چیزها را حرام کرده؟
2ـ مگر نه این است که این زیبائىها همه از خداست، پس چرا نمىشود به آینهى نمایانگر خدا نگریست؟
براى پاسخ به این سؤالات، ضمن تأکید بر توجّه به مقدّمه گفته شد، عرض مىشود که:
1. همچنان که خداوند متعال خیلى از خوردنىها و آشامیدنىها را حلال کرده و فقط اندکى از آن را تحریم نموده، به همین ترتیب، بسیارى از پدیدهها، اشیاء و آفریدهها را مىتوان دید و فقط ما از دیدنِ چند قلم محدود از امور منع شدهایم. نگاه کردن زن و شوهر به یکدیگر حتى با قصدِ لذّت و میل جنسى نیز کاملاً حلال بوده و صد در صد مورد تأئید، بلکه تشویق دین و دینآفرین (خداوند متعال) است. و همچنین نگاه کردن همجنس به همجنس چنانچه توأم با انگیزههاى شهوانى و لذّتخواهى نباشد، اشکال ندارد (به شرط عدم نگاه به شرمگاه) و همچنین نگاه به سایر محرمهاى نَسبى (پدر، مادر، خواهر، عمه، خاله، مادربزرگها، پدربزرگها، فرزندان، نوهها) نیز به همان شرطى که در مورد همجنسها گفتیم اشکال ندارد. به همین ترتیب نگاه کردن به محرمهاى سَبَبى (داماد، عروس، پدرزن، مادرزن، و والدین همسر) نیز با حفظِ شرط گفته شده ایراد ندارد. حتى نگاه کردن به صورت و دستهاى زن نامحرم به شرطِ عدم انگیزهى لذت و شهوت، و زینتمند نبودن دست و صورت (آرایش یا حلقه و… نداشته باشد) – به فتواى مشهور- حرام نیست. هر چند احتیاط در حفظ و خوددارى از این نوع نگاههاست. همهى اینها در کنار جواز نگاه به طبیعت، ساختمانها، اماکن، باغها و صدها هزار پدیدهى دیگرى است که حتّى برخى از آن مىتواند مستحب هم باشد (مثل نگاه به طبیعت و جویبارها که مورد تشویق قرار گرفته است).
2. با توجه به شرط گفته شده در نکتهى پیشین چنین فهمیده مىشود: هر آن چه زمینهى نفوذ شیطان، هوسرانى، نظربازى و بر هم زدنِ آرامش فکرى و ترویج شهوترانى را فراهم کند، ممنوع و حرام مىباشد. تصوّر ما این است که نیازى به توضیح علل این شرط و حرمت نقض آن نباشد.
چه این که دشمنِ قسمخوردهاى مثل شیطان، تعهّد کرده تا اکثر آدمها (مگر بندگانِ برگزیده و مخلص) را جهنّمى نکند، دستبردار نباشد و زمینهى نفوذِ این دشمن نیز هوسرانى و نگاه است. جهت آگاهى فزونتر از اهمیت «نگاه» و اثرات مخرب «نگاههاى لذت طلبانهى شهوترانى» به احادیث و عبارتهاى زیر دقت فرمائید:
ـ نگاه، دام شیطان و وسیلهى صید اوست(حضرت امیرالمؤمنین على(علیهم السلام، غررالحکم).
ـ حتى از نگاههاى غیرحرام، ولى افراطانه نیز دورى کنید! چون همینهاست که بذرِ هوى و هوس را در دلتان افکنده و محصول غفلت به دستتان مىسپارد( رسول اکرم(ص)، بحار، ج 72، ص 199).
ـ چشمى که با شهوت پوشیده شد، دیگر عاقبت را نخواهد دید(حضرت امیر(علیهم السلام، غررالحکم).
ـ نگاه زیاد، حسرت زیادتر و تأسف بدتر بر جاى مىگذارد(حضرت امیر(علیهم السلام، بحار، ج 77، ص 286).
چشم دل باز کن که جان بینىآن چه نادیدنى است، آن بینى
(حضرت رسولاکرم(ص)، بحار، ج 104، ص 41 – ترجمهاى منظوم از حدیث: «غَضُّوا اَبصارَکُم تَرونَ العجائب»).
ـ مؤمن آن چیزى را مىبیند که عبرتش فزاید. وگرنه منافق است و ره گمگشته(حضرت امیرالمؤمنین(علیهم السلام، بحا، ج 78، ص 50).
– اگر دل، سنگینى عظمتِ سلطنتِ الهى را بداند، دیدهها برنامهاى جز چشمپوشى نخواهند داشت(حضرت امیرالمؤمنین(علیهم السلام، بحار، ج 104، ص 41).
با توجه به احادیث گفته شده، رمز و راز و حکمتِ ممنوعیت نگاههاى شهوانى تا اندازهاى روشن گردید. مخصوصاً که تجربه روانشناختى نیز اثبات کرده، نگاه سرآغاز دوستىهاى نافرجامِ دختران و پسران شده و موجبِ بحرانِ خانوادگى – روانى و انفجار لایههاى عفت و حیاء جوانان و پدیدهى دختران و پسران خیابانى شده است.
3. شاید عدّهاى ادّعا کنند: «چرا نگاه به دست یا صورتِ زینت شدهى زن حرام است؟ وقتى من با انگیزهى شهوت و لذّت نگاه نمىکنم دیگر چه دلیلى بر حرمت است؟
در جواب گفته مىشود:
اوّلاً) همین زینتها و آرایشها، تلازم با ایجاد وسوسه و پدیدآورى نگاه حرام دارد. یعنى ضریب خطرساز بودن زینت در جلبِ نظرهاى آن چنانى، بسیار بالاست.
ثانیاً) منظور از انگیزهى شهوت و فساد، این نیست که حتماً توأم با این نگاهى که همین الان انعقاد آن هستى، در شما قصد لذت و شهوت پدید آید! خیر! اگر این فساد جنبهى بالفعل (زمانِ نگاه) نداشته و بتواند هر چند در آینده شما را به خود مشغول کند و موجبات تصوّرات و تخیّلات شیطانى در شما را فراهم سازد، باز هم حرام و معصیت است.
به اصطلاح دقیقتر: هر نگاهى که یکى از این دو آفت همراهش باشد حرام و ممنوع است: لذت و ریبه. «لذت» همان حالتِ نفسانى و خوش آمدن شیطانىاى است که دقیقاً همزمان با نگاه در خاطر و نفس شما پدید مىآید و «رَیبِه» آن حالتى است که فعلاً توأم با فساد و شهوت نیست، ولى در آینده مىتواند موجباتِ تشویش روحى و اضطراب جنسى را فراهم آرد.
ثالثاً) بر فرض که یک نفر بتواند آن چنان خود را کنترل کند که نه لذّت پیدا کند نه ریبه (فساد بالقوّه)، ولى باز این هم دلیل بر مُعاف بودنِ وى از حکم حرمت و ممنوعیّت نمىشود، چون احکام و قوانین بر محور اکثریت و حالتِ غالب مىچرخد، نه افراد و اقلیّتهاى استثنایى!! از اینرو قانونِ نگاه نیز شامل سایر قوانین الهى و بشرى، کلّى بوده و استثناءپذیر و تبعیضساز نیست!
در آخر: توصیه مىشود همگان نسبت به احکام الهى، به ویژه احکام نگاه مقیّد بوده و از «توجیه» و ایجاد بستر روانى جهت گریز از واقعیت آن هم با سر پوش گذاشتن بر حقایق و انگیزهها دست بردارند. چنان چه تمایل دارید به مظاهر الهى و جلوههاى او نگاه فرمائید، آن هدفى را برگزینید که خداوند متعال توصیه کرده: نگاه مهربانانه به پدر و مادر، نگاه برادرانه به برادران ایمانى آن هم با انگیزههاى الهى، نگاه به عالم ربّانى، نگاه به حاکم عدالتمدار و ظلمستیز، نگاه به قرآن کریم، نگاه به طبیعت و باغستانها و جویبارها، نگاه به کعبه(روایت از رسول اکرم(ص)، بحار، ج 74، ص 73 و ج 10، ص 368). باشد که با حفظ پارسایى و کنترل مدار نگاه، به بالاترین سعادت نگاه که همانا نظاره کردن بر جمال ولى امر حضرت بقیهالله الاعظم (روحى و ارواح العالمین له الفداء) است نائل بشویم.
چه خوش است صوت قرآن از تو دلرُبا شنیدنبه رُخَت نظاره کردن، سخن خدا شنیدن
جان کلام این که: هر کس بهتر مىداند نگاههایش با کدامین نیّت و اثرى همراه است. جهت مطالعه بیشتر ر.ک:
-چشم و نگاه، محمد حسین حقجو، نشر مرکز فرهنگى المهدى(عج).
[ad_2]