جوانى هستم دوستدار خودسازى یک برنامه عملى به من پیشنهاد کنید؟
[ad_1]
خودسازى گامها و مراحلى دارد که به اختصار به پارهاى از آنها اشاره مىشود:
یک. عزم
آدم باید تکلیف را با خود یکسره سازد و با عزم و ارادهاى جدى آهنگ خودسازى کند.
گر سر مقصود دارى مو به مو جوینده شوگر وصال گنج خواهى، سر به سر ویرانه باش
در پى این مسئله، شخص باید درون خود را نظاره و جهت دل و تمایلات خود را بررسى کند. ببیند آهنگِ کجا دارد و ره به کجا مىپوید؟ اعضا و جوارح خود را، در راه چه اهدافى به کار مىگیرد؟ اگر مقصود خودسازى شد، باید جهت دل را کاملاً خدایى کرد و هیچ هدف و مقصودى را در عرض آن قرار نداد.
با دو قبله در ره معبود نتوان زد قدمیا رضاى دوست باید، یا هواى خویشتن
دو. عمل
بعد از قصد و اراده، نوبت به عمل مىرسد. محبوب و مقصود نهایى؛ یعنى، ذات اقدس الهى دو چیز را در رأس امور آدم قرار داده است: عبادت خدا و پیروى نکردن از شیطان.
قرآن مىفرماید: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنِى آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ وَ أَنِ اعْبُدُونِى هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ»؛ یس (36)، آیه 60 و 61.؛ «اى فرزندان آدم! آیا با شما عهد نبستم که شیطان را نپرستید؟! روشن است که او دشمن بزرگ شما است و مرا پرستش کنید که این راه مستقیم است».
گر شبى در منزل جانانه مهمانت کنندگول نعمت را مخور، مشغول صاحبمنزل باش
آدم در دنیا – با هر شأن و مقام و هر عنوان و اعتبار و هر کار و پیشهاى – باید بداند که در مهمانمنزل و سراى موقّتى است و باید از آن کوچ کند و آنچه به آن تعلّق دارد، بگذارد و بگذرد! پس نباید چیزى را که نمىتواند برد بر خود نهد؛ بلکه خود را سبکبال سازد.
یا مسلمان باش یا کافر، دو رنگى تا به کىیا مقیم کعبه شو یا ساکن بتمنزل باش
خودسازى موفق
براى خودسازى موفق، به چند نکته باید توجه کرد:
1. خودشناسى؛ سالک ابتدا باید استعدادها، قابلیتها و توانمندىهاى خود را به خوبى باز شناسد.
2. برنامهریزى دقیق؛ موفقیت در عمل، بدون داشتن برنامهاى جامع و کارآمد، همراه با حساسیت و جدیت در عمل به آن میسّر نیست. در برنامهریزى نیز توجه به امور زیر بایسته است:
2-1. واقعگرایى: سالک و رهرو، توان واقعى خود را مىسنجد، حال و روز خود را مىنگرد و بر اساس آن به تنظیم برنامه خودسازى مىپردازد. آدمها داراى تفاوتهاى فردىِ روحى و جسمى و شرایط مختلفاند و هر یک باید براى خود برنامهاى برگزینند که سنگین و طاقتفرسا نباشد؛ بلکه پیوسته حال و نشاط ایشان در طول برنامه، محفوظ بماند و به عنوان یک دستورالعمل کلى، باید نشاط را پیوسته در خود نگه داشته و از اجبار و اکراه – به ویژه در مراحل ابتدایى – پرهیز کنند.
2-2. جذابیت: در برنامهریزى باید به کیفیت، بیش از کمیت اهتمام ورزید؛ به عنوان مثال به جاى اینکه شخص تصمیم بگیرد هر صبحگاهان یک جزء قرآن بخواند، مىتواند آن را حتّى به یک صفحه تقلیل دهد. اما کوشش کند تلاوتش در جاى خلوت، با حال و توجّه کامل و تدبّر و ژرف اندیشى در معانى باشد. همچنین بکوشد نمازهایش را با حضور قلب و توجّه بخواند.
2-3. تدریج: از حداقل شروع کند؛ ولى در اندیشه افزون سازى تدریجى باشد براى مثال اگر از اول خواندن نماز شب سخت است، بنا داشته باشد که فقط یک رکعت «وتر» بخواند. پس از یک هفته دو رکعت «شفع» را هم اضافه کند و پس از مدتى کم کم هشت رکعت نافله شب را هم بخواند.
2-4. رعایت مراتب حال: در روند خودسازى، باید مرحله به مرحله پیش رفت. از اول نمىتوان تمام مدارج کمال را یک مرتبه طى کرد. بهتر است آدم ابتدا از عمل به واجبات و رعایت شرایط و جزئیات آنها شروع کند و در کنار آنها به ترک محرمات بپردازد و همواره بر نیفتادن در دامهاى شیطان و هواى نفس، جدیت کند. پس از مدتى که سراسر وجودش تسلیم شد و ایمان در روح و جسم او نفوذ کرد، به انجام دادن مستحبات و ترک مکروهات بپردازد. از این مرحله به بعد، عنایات ربوبى، او را راهنمایى خواهد کرد: «و الّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا و ان اللَّه لمع المحسنین»؛ عنکبوت (29)، آیه آخر.؛ «و آنان که در راه ما به جان و مال جهد و کوشش کردند، به تحقیق آنان را به راه خویش هدایت مىکنیم و همیشه خدا، یار نکوکاران است».
2-5. عزم و استوارى: پس از تنظیم برنامه، با اراده قاطع، باید بر انجام دادن آنها ایستادگى کرد و نفس خود را از طفره رفتن و کسالت ورزیدن، با جدیت تمام باز داشت.
2-6. استعانت و توسّل: براى موفقیت در جهاد اکبر، باید از خداوند متعال بزرگ، استمداد جست و به اهل بیتعلیهم السلام متوسل شد.
2-7. اسوه گزینى: افزایش معرفت و پیروى از الگوهاى راستین (اهل بیتعلیهم السلام و بزرگان اخلاق) همواره باید مدّ نظر باشد.براى آگاهى بیشتر ر.ک: ملکى تبریزى، میرزا جواد آقا؛ لقاء الله؛ اسرار الصّلوه؛ المراقبات.
2-8. مشارطه و…: سالک باید پیوسته از طریق ارکان سلوک؛ یعنى، مشارطه، مراقبه، محاسبه، با خداوند متعال در ارتباط باشد. امام خمینىرحمه الله در این باره مىنویسد: «و از امورى که لازم است از براى مجاهد، مشارطه، مراقبه و محاسبه است.
«مشارطه» آن است که در اول روز مثلاً با خود شرط کند که امروز بر خلاف فرموده خداوند متعال – تبارک و تعالى – رفتار نکند و این مطلب را تصمیم بگیرد. معلوم است یک روز خلاف نکردن، امرى است خیلى سهل [که] آدم مىتواند به آسانى از عهده [آن] بر آید. تو عازم شو و شرط کن و تجربه نما، ببین چقدر سهل است. ممکن است شیطان و جنود آن ملعون، بر تو این امر را بزرگ نمایش دهند؛ ولى این از تلبیسات آن ملعون است او را از روى واقع و قلب لعن کن و اوهام باطله را از قلب بیرون کن و یک روز تجربه کن، آن وقت تصدیق خواهى کرد.
پس از این مشارطه، باید وارد «مراقبه» شوى و آن چنان است که در تمام مدت شرط، متوجه عمل به آن باشى و خود را ملزم بدانى به عمل کردن آن. اگر خداى نخواسته در دلت افتاد که امرى را مرتکب شوى که خلاف فرموده خدا است؛ بدان که این از شیطان و جنود او است که مىخواهند تو را از شرطى که کردى، باز دارند. به آنها لعنت کن و از شرّ آنها به خداوند متعال پناه ببر و آن خیال باطل را از دل بیرون نما و به شیطان بگو که من یک امروز با خود شرط کردم که خلاف فرمان خداوند متعال تعالى نکنم. ولىِّ نعمت من سالهاى دراز است که به من نعمت داده، صحّت و سلامت و امنیت مرحمت فرموده و مرحمتهایى کرده که اگر تا ابد خدمت او کنم، از عهده یکى از آنها بر نمىآیم. سزاوار نیست که یک شرط جزئى را وفا نکنم! امید است ان شاء اللَّه شیطان طرد شود و منصرف گردد و جنود رحمان غالب آید. این مراقبه با هیچ یک از کارهاى تو، از قبیل کسب و سفر و تحصیل و غیرها، منافات ندارد.
به همین حال باشى تا شب که موقع «محاسبه» است و آن عبارت است از اینکه حساب نفس را بکشى، در این شرطى که با خداى خود کردى که آیا به جا آورد[ى ]و با ولى نعمت خود در این معامله جزئى خیانت نکردى!؟ اگر درست وفا کردى، شکر خدا کن در این توفیق و بدان اینکه یک قدم پیش رفتى و مورد نظر الهى شدى و خداوند متعال ان شاءاللَّه تو را راهنمایى مىکند در پیشرفت امور دنیا و آخرت و کار فردا آسانتر خواهد شد. چندى به این عمل مواظبت کن، امید است ملکه گردد از براى تو؛ به طورى که از براى تو کار خیلى سهل و آسان شود؛ بلکه آن وقت لذت مىبرى از اطاعت فرمان خدا و از ترک معاصى در همین عالم. با اینکه اینجا عالم جزا نیست، لذت مىبرى و جزاى الهى اثر مىکند و تو را مُلْتَذ (کامروا) مىنماید.
بدان که خداى – تبارک و تعالى – تکلیف شاق بر تو نکرده و چیزى که از عهده تو خارج است و در خور طاقت تو نیست، بر تو تحمیل نفرموده [است]؛ لکن شیطان و لشکر او کار را بر تو مشکل جلوه مىدهند. و اگر خداى نخواسته در وقت محاسبه، دیدى سستى و فتورى شده در شرطى که کردى؛ از خداى تعالى معذرت بخواه و بنا بگذار که فردا مردانه به عملِ شرط قیام کنى. به این حال باشى تا خداى تعالى، ابواب توفیق و سعادت را بر روى تو باز کند و تو را به صراط مستقیم آدمیت برساندخمینى، روحاللَّه، چهل حدیث، (مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، چاپ چهاردهم، 1376)، صص 9 – 10.».جهت آگهى بیشتر در باب خودسازى نگا: تهرانى، مجتبى، اخلاق الهى، (تهران: موسسه فرهنگى دانش و اندیشه معاصر).
[ad_2]